رابطه عشق و حقوق
امشب خواستم مثل بقیه شبها دوباره مطالب وبلاگ رو کپی کنم ولی این بار دیگه نشد با خودم گفتم چی بنویسم دیدم چیزی برای گله کردن ندارم چیزی برای گره وا کردن ندارم به خاطر همین امر بسیار مهم که در زندگی من رخ داده دل و میزنم به دریا و هر چرت وپرتی که گیرم بیاد مینویسم از رفیقم مهدی یا هم اتاقیام حمید/ طوسی/ محمد باقر یا حتی از استادام یا اصلا به دولت یا دیگه آخرش به خودم گیر بدم چه بسیارند کسانی که خجالت میکشند توی جمع نماز بخونند و رزق و برق های دنیا اونارو وقتی فرا میگیره کلا فراموش میکنن نماز رو اما این جوان مسلمان حتی تو دل غرب و وسط اون همه فرقه های ضد اسلام هم دست از نماز خوندنش نکشیده
Design By : Pars Skin |